سی و یک

سی و یک

سی و یک

سی و یک

آن صبح را به خاطر بیاور

نگاهم بر توست

در این آغاز روز

و هنوز در پس طلوع است آفتاب

مثل طعم لبانت در من

به طعم آخرین گیلاس شکفته این باغ

شیرین و... گندناک

و سفر آغاز می شود

از من

تا گندناکی لبان تو!

نظرات 2 + ارسال نظر
mohammad یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 09:43 ب.ظ http://www.visualart.blogsky.com

سلام؛امیدوارم حالت خوب باشه؛ مریم خانم؛همه شعراتو خوندم؛ خیلی زیبا بودن؛ با خوندن بعضی از شعرات حس عجیبی داشتم؛بی اختیار اشک تو چشام جمع میشد؛ کارتون عالیه؛ ادامه بدین ؛ من باز هم میام؛ درضمن لینکتون کردم ؛ فعلا بای

از لطف شما ممنونم.

مریم ترین دوشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ب.ظ

سلام مریم عزیز...اشعارت فوق العاده اند...بی اغراااق...

عزیزم ممنونم این یعنی
«زیبایی در نگاه توست»

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد