سی و یک

سی و یک

سی و یک

سی و یک

شبروان

نگو به من  

که دیگر غروب است و دیر !

نگو که راه رفتمان نیست

بنگر به چشمان روشنم 

این اندک کورسوی ناچیز بی مقدار 

این شعله ی خرد :

راه را روشنی خواهد بود

و رفتن را مایه ای


نظرات 1 + ارسال نظر
. سه‌شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:58 ب.ظ http://nog.blogsky.com

سلام
خوبی؟ چرا خبری ازت نیست! دیگه به ما سر نمیزنی؟ برات دودفعه نظر گذاشتم شاید نظراتم نمیاد به هر حال هر کجا هستی امیدوارم موفق باشی برات آرزوی موفقیت می کنم

سلام شما چطوری؟ هیچ نظری درج نشده به هر حال از احوال پرسی ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد