1 من فروتنانه در خیابان نگاه میکنم که چگونه گستاخ بر من میتازند صدای این همه هرزگیها در من میریزد من فروتنانه تنها نگاه میکنم!
2 دیگر سر به بیابان گذاشتنت را سر در برف کردنت را نمیخواهند در کنج خانه تمرگیدن و نمردنت آرزوی ایشان است!
3 هیچ میتوان در عمق آبهای زیر برف مدفون شد چگونه بکوبد کلنگ پیر گورکن بر یخهای آبی زمستانی هیچ میتوان در این سگلرز بیآرام بادها یک کاج، یک سرو، یک سرود بر پای گورم کاشت؟
|