هرچه ببافی می پوشم
در این سگلرز خشک پاییزی
زیر هر پتویی که بخواهی
می خوابم
مثل عنکبوتی چسبیده به سه کنج دوده زده یک دیوار
آماده یک خواب
در کار مردنم!
من سردم است و انگار هیچ وقت گرم نخواهم شدگولم نزن که شال گردن به دردم نمیخوردچاره فقط دست های توست
در کار مردنیم
در این سگ لرز پاییزی هر چه ببافی می پوشم...چند تا پست دیگه هم خوندم ازت.. قلمت زیباست بانو
تن پوش به رنگ پوست توکیمیاست!
من سردم است و انگار هیچ وقت گرم نخواهم شد
گولم نزن که شال گردن به دردم نمیخورد
چاره فقط دست های توست
در کار مردنیم
در این سگ لرز پاییزی هر چه ببافی می پوشم...
چند تا پست دیگه هم خوندم ازت.. قلمت زیباست بانو
تن پوش به رنگ پوست تو
کیمیاست!